این کتاب حاصل تأملات یکی از نامدارترین فیلسوفان رواقی در باب مسائل بنیادین حیات آدمی است . مارکوس اورلیوس در این اثر کلاسیک می کوشد از منظری خود کاوانه ، خوانند ه را در بصیرت هایی که از تأمل در مضامینی چون محدودیت های حیات آدمی ،ناپایداری امور ، قانون عقلانی حاکم بر چیزها ، کردار درست در راه زندگی و معرفت به نفس حاصل کرده است ، شریک سازد و او را به پیمودن طریق خود شناسی ترغیب کند .
مارکوس اورلیوس امپراتور روم در سال های 121 الی 180 میلادی بوده است
داشتن چنین اندیشه ای در آن زمان نشان از شخصیتی بزرگ و ژرف نگر می دهد
خرید کتاب تأملات
جستجوی کتاب تأملات در گودریدز
معرفی کتاب تأملات از نگاه کاربران
جداى از جملات فراوانى ش كه به فكرم فرو برد - و جملات فراوانى كه حوصله م رو سر برد - يه خاطره ى ويژه هم با اين كتاب دارم، كه بيشتر براى يادآورى شخصى ثبتش مى كنم.
يك روز داشتم كتاب رو توى شلوغى اتوبوس مى خوندم. و به اين فرازهاش رسيده بودم كه:
و این قدر به این نهیب ها ادامه داد که حال و هواى روزهايى كه توى قبرستان قدم مى زدم و نوشته هاى سنگ قبرها رو مى خوندم و به محتويات فعلى شون فكر مى كردم، توى سرم زنده شد. يهو اين فكر به سرم افتاد كه اين همه آدم كه دور من راه ميرن و حرف ميزنن و عرقریزان دنبال زندگی شونن، هر كارى هم بكنن هر چى هم بشه، صد سال ديگه محتويات قبرستان ها رو تشكيل ميدن، و خود من هم مثل همه. از اتوبوس پياده شدم، توى پياده ى روى شلوغ راه رفتم و فكر كردم: من دارم بين زامبى ها حركت مى كنم، بين مرده هاى متحرك، و فقط يه فكر نبود، یه احساس زنده و شفاف بود. ماركوس اورليوس براى يه خواننده ش بعد از دو هزار سال يه شهود ترتيب داده بود.
اين حال شهود-مانند به مدت سه چهار دقيقه ادامه داشت، تا اين كه به مقصدم رسيدم و از بين جمعيت پياده رو بيرون رفتم، و اون حال هم از بين رفت.
مشاهده لینک اصلی
از منظر تاریخی، آشنایی با عقاید یک امپراتور رومی برام جذاب بود. اون هم امپراتوری که فیلسوف و اندیشمند بوده و دوهزار سال پیش زندگی میکرده
کتاب دوازده فصل داره، اورلیوس در هر فصل عقاید خودش رو در قالب سی چهل تا پند و اندرز بیان کرده. محتوای این اندرزها بعضی مواقع بسیار جذاب و تامل برانگیزه و بعضی جاها خسته کننده و تکراری.
بعضی صفحات کتاب حسابی لذت بخش و شیرین بود، بعضی صفحه ها منو غرق فکر کرد، و بعضی صفحه ها خسته کننده بود به طوری که حس میکردم که یه پیرمرد پرحرف داره پشت سر هم نصیحتم میکنه.
از متن کتاب:
«کارت چیست؟ نیکوکاری. ولی چگونه میتوانی بدون مطالعه فیلسوفانه طبیعت جهان و انسان، به انجام دادن این کار موفق شوی؟ »
«چیزهایی که ما را خشمگین میکنند، به اندازه ی خود خشم و عصبانیت به ما زیان نمیرسانند... خشمگین شدن نشانه مردانگی نیست، در عوض مهربانی و آرامش علامت مردانگی و انسانیت است و کسی که به این دو صفت متصف است به شدت از انسان خشمگین و ناراضی نیرومندتر است»
مشاهده لینک اصلی
در بسیاری از راه های مهم، بازتاب های مارکوس اورلیوس (121-180) فلسفۀ فلسفۀ جهان گرامیداشت روحانیت را فاش می کند. این کتاب کوچک به عنوان یک خاطره برای خود در حالی نوشته شده بود که امپراتور در حال جنگ با جنگ در امتداد امپراتوری روم بود و امروز این کتاب به عنوان Meditations شناخته شده است. فیلسوفان رومی به خوبی شناخته نشده یا به عنوان فیلسوف یونانی شناخته نمی شوند مانند افلاطون، ارسطو، اپیکوروس یا زنو استوئیک - و به دلایل ساده: متفکران رومی در درجه اول در نظریه انتزاعی علاقه مند نبودند؛ در عوض، آنها به رفتار اشاره داشتند، یعنی، درک اینکه چگونه در جهان روزمره زندگی می کنند و درک خود را در عمل انجام می دهند؛ هدف این است که زندگی یک فیلسوف معتقد را داشته باشید، شخصیتی با شخصیت بالا و یکپارچگی، برای توسعه قدرت درونی و ذهن آرام و ارزش قوت و آرامش بالاتر از همه چیز باشد. در واقع، برای رسیدن به چنین هدف عالی، رومیان نیاز به تحولات رادیکال، یک بازسازی کامل از زندگی را از طریق آموزش دقیق ذهنی و فیزیکی مانند تبدیل فلز پایه به طلا خالص را درک کرد. و هنگامی که فردی نقش فیلسوف را بر عهده می گیرد، اعمالشان باید کلماتشان را انعکاس دهند - بدون ریاکاری، از شما متشکرم! بنابراین، تعجب آور نیست که رومیان به حفظ و ضمانت دادن ضرب المثل ها و معانی ساده تر احتیاج دارند و استعاره فلسفه را به عنوان دارو برای درمان روح بیمار استفاده می کنند. اکنون، به مارکوس اورلیوس می توانیم قدردانی کنیم که او چگونه حکمت را نه تنها از Stoics (همراه با Seneca و Epictetus، مارکوس یکی از سه رویکرد رومی Stoics در نظر گرفته می شود)، اما او همچنین مایل بود از مدارس اپیکور، افلاطون و ارسطو یاد بگیرد. در جهان گرمی و رومی، بودن مطلق کاملا قابل قبول بود؛ حقیقت بر این بود که چه کسی گفت چه چیزی ما را در ملاحظات چندین تکرار در نظر می گیرد: توسعه انضباطی برای کنترل قضاوت ها و خواسته ها؛ غلبه بر ترس مرگ؛ ارزش یک توانایی برای عقب نشینی به یک زندگی غنی و عمیق ذهنی (ارگان درونی آن)؛ جهان را به عنوان یک تظاهرات الهی به رسمیت شناختن؛ زندگی با توجه به دلیل؛ اجتناب از لوکس و شایستگی. اما تعاریف به غنای غلط و عقلانیت نمی پردازد، خواننده در کلمات واقعی مارکوس پیدا خواهد شد. بنابراین، من با مشاهدات شخصی من همراه با نقل قول از کتاب اول، که در آن مارکوس با ابراز قدردانی از خانواده و معلمان خود را برای بسیاری از درس های خوب که او به عنوان جوانان یاد می گیرد آغاز می شود. در اینجا چهار مورد از موارد مورد علاقه من وجود دارد: @ عدم حضور در مدارس عمومی و داشتن معلمان خوب در منزل @ ---------- پس از تجربه تند و زننده من با رقابت بی نظیر و تدوین مدارس دولتی، من آرزو دارم مارکوس خوشبختی را از تحصیل عالی در منزل داشته باشد. @ نه به دخالت در امور دیگر مردم، و نه آماده بودن برای گوش دادن به دروغگویی. @ ---------- من به معلم نیازی ندارم؛ من در سن نوجوانی خود را به رسمیت شناختم که شایعات عجیب و غریبی از زمان و انرژی است، هر دو شنیدن شایعات و پخش شایعات. من نمی توانم یک نشانه واضح تر از یک پایه، ذهن درشت را از کسی که مایل به شنیدن و تقلب کردن دیگران است را تصور کنم. @ به دقت بخوانید و از درک سطحی یک کتاب لذت ببرید. @ ---------- چقدر درست. خواندن نمی باشد مسابقه برای رسیدن به آخرین صفحه؛ با توجه به جورج لوئیس بورخس که متمرکز شده است، رجوع دقیق کلید باز کردن خود به عقل کتاب است. @ برای همیشه مواظب باشید و خوشحال باشید. @ -------- - من هرگز عجله ندارم زندگی بسیار عجیب و غریب است. برای من، تنها یک راه برای زندگی هر روز وجود دارد: در شادی و آزاد از اضطراب و نگرانی. به یک معنا، تمام تمرینات مارکوس اورلیس این دید ساده از زندگی را تقویت می کند. این بازنگری به عنوان تشویقی برای ایجاد مارکوس اورلیوس بخشی از زندگی شماست. شما ممکن است با همه چیزهایی که او دارید بگوئید موافق نیستید، اما شما مجبورید اعتراف کنید، مارکوس دارای ریش و سر موی بسیار خنک است.
مشاهده لینک اصلی
وقتی یک دانشجوی تازه وارد کالج بودم، در یک خوابگاه زندگی می کردم. هم اتاقی من در تیم فوتبال بود. او چیزهای الهام بخش در هیئت مدیره پوستر بنویسد و آنها را در اتاق ما اغلب بر روی سقف بالای تخت خود آویزان کند تا انگیزه خود را داشته باشد. او مشتاقانه احساسات شگفت انگیزی مانند @ را از دست داد. @ امپراتور روم، مارکوس اورلیوس، پوسترهای انگیزشی را برای الهام ندید. در عوض، او یک مجله نگهداری کرد که در آن افکار خود را درباره چگونگی زندگی خوب جمع آوری کرد. MEDITATIONS این کتاب است. اکثر مردم شنیده اند که مشاوران اورلیس انتظار دارند که بدترین باشند و شما هرگز نا امید نخواهید شد. در حالی که این بخشی از چیزی است که او باید بگوید، جالب ترین آن چیزی نیست که او باید بگوید. در حیرت انگیز ترین، اوئلیس از ما می خواهد که بهترین ها را از خودمان بپرسیم و رفتار دیگران را نادیده بگیریم. MEDITATIONS او یک کار مشاوره انگیزشی است تا ما را در راه اشتباهش به ما القا کند. این یک کتابچه راهنمای کامل برای بزرگسالان بالغ است. این یک راهنمای برای زندگی یک زندگی پرطرفدار و متفکر است: به نظر میرسد که یک خدا اعلام کرد که شما فردا یا روز بعد میمیرید. به جز اینکه شما یک بزدل کامل بودید نمی توانستید سر و صدایی در مورد آن روز بچرخانید - چه اختلافاتی ممکن بود؟ اکنون متوجه میشوید که تفاوت بین سالها از امروز و فردا به همان اندازه کوچک است. @ Book IV (Greg Hays trans، کتابخانه مدرن) یا: @ هر دقیقه لحظهای مانند یک رومن - مثل یک مرد - در انجام آنچه که در مقابل شماست دقیق و جدی جدی، ملایم، دلسوز، با عدالت. و در آزاد خود را از حواس پرتی. بله، شما می توانید - اگر همه چیز را انجام می دهید، همانطور که آخرین چیزی بود که در زندگی خود انجام می دادید و از بی هدف بودن جلوگیری می کردید، اجازه ندهید احساسات شما بر خلاف آنچه که ذهن شما به شما می گوید متوقف شود، منافع، خودمحکوم و تحریک پذیر را متوقف کنید. شما می بینید که چند مورد برای انجام یک زندگی رضایت بخش و احترام دارید؟ اگر شما می توانید این کار را مدیریت کنید، این همه حتی خدایان می توانند از شما بپرسند. @ Book II.and: @ اگر در برخی از لحظات زندگی خود، شما باید هر چیزی بهتر از عدالت، صداقت، کنترل خود، شجاعت - از یک ذهن راضی هستم که موفق شدم که شما را قادر به انجام معقولانه کنید و از پذیرفتن آنچه که فراتر از کنترل آن است - راضی باشید - اگر چیزی را بهتر از آن پیدا کنید، آن را بدون هیچ گونه رزرواسیون در نظر بگیرید - باید یک چیز خارق العاده باشد - و از آن لذت ببرید. @ Book II این افکار از قدرتمند ترین مرد جهان آمده است؛ مردی که قدرت شخصی او بسیار بیش از قدرت شخصی هر رییس جمهور آمریکا است که ما درک آن را دشوار می دانیم، آن را بیشتر چشمگیر می کند. اورلیا به طور مداوم می نویسد که قدرت از فروتنی، خود سرکوب و طنز خوب نسبت به دیگران می آید. او به ما می آموزد که آنچه را که نمی توانیم کنترل کنیم و به آنچه که ما می دانیم بپذیریم. مشاوره خوب، در واقع.
مشاهده لینک اصلی
مارکوس اورلیوس باید یک خواننده پرکار باشد. او مطمئنا یک یادداشتبردار پرکار بود، زیرا این تفکرها مطمئنا یادداشتهای تحصیلی او بود (پس از آنکه او فیلسوفی از 12 سالگی بود). من در حال حاضر سیستم نشر را نمی دانم، اما پانوشت ها و مراجع دقیق کجاست؟ مارکور اورلیوس کاملا یک مرد عاقل و معشوق است و حداقل او عاقل و معشوق است. او مطمئن است که آن را به عنوان خسته کننده خواننده نگران است. هیچ راهی بهتر برای ایجاد کتابهای عقلانی کتابهایتان نیست. من البته ضروری است (البته توجه داشته باشید که امتیاز من بالا است). این کتاب تقریبا در هر صفحه ای قابل تقسیم است و خوب است که در حال حاضر و پس از آن غوطه ور شود، شما احتمالا یک افسانه ای خواهید یافت که تنها در هر لحظه فقط خلق می کند. و به همین دلیل است که کتاب کلاسیک و خیلی دوست داشتنی است. نمیتوانید آن را به عنوان یک محقق بخوانید، شما مانند این بازنگری خواهید شد. همانطور که پیشتر گفتم - او مانند عقل سنین است. Aargh :) نه این همه بد است - این مثل خواندن یادداشت های بی عیب و نقص قدیمی است پس از او به شما تمام زندگی خود را به شما موعظه کرده است. خوب است که من هم یک جنجالی هستم تمام مشکلات خیالی است. بله. [یا شاید ساده تر بود که Stoic در حالی که سنگسار بود: امپراتور یک کاربر ترویج بدنام بود، شروع هر روز، حتی در حالی که در مبارزات نظامی، با افتادن یک قطعه از چیزهای حل شده در فنجان صبحانه شراب خود را. ]
مشاهده لینک اصلی
مارکوس مشاوره عاقلانه در مورد استفاده از اینترنت، به ویژه سایت های شبکه های اجتماعی، می دهد: «... زیرا بیشتر آنچه که ما می گوییم و انجام می دهیم ضروری نیست. اگر می توانید آن را از بین ببرید، زمان و آرامش بیشتری خواهید داشت. در هر لحظه از خود بپرسید آیا این ضروری است؟ او نظرات خود را در مورد بدترین نوع حرفه ای مدرن به اشتراک می گذارد. او از لابیگران حمایت نمی کند و به درستی نگران نفوذ خود در روند قانونی است. ما باید کلمات خود را مورد توجه قرار دهیم: \"تا زمانی که قانون امن باشد، شهری و شهروندی است\". او در مورد مدیران روابط عمومی می گوید: \"... می گویم آنچه که شما فکر نمی کنید - تعریف absurdityâ € | او مدرن دفتر پویا را درک می کند، به یاد خود: â € œ ... نه به طور مداوم به مردم بگویید که من بیش از حد مشغول هستند، مگر اینکه من واقعا هستم. به همین ترتیب، همیشه نمی توانم مسئولیت های خود را نسبت به افرادی که در اطراف من هستند به علتpressing business @ داری کنم ... @ مارکوس برای سیاستمداران توصیه می کند، که از این کتاب روشن است، او معتقد است غیر قابل اعتماد، غیر منطقی و مستعد خشم است. او بی گناه همه گسل های خود و مشکلات سیستم مدرن انتخابات را محکوم می کند: \"... این باعث می شود که شما اعتماد به نفس خیانت کنید، احساس شرمساری خود را از دست بدهید یا به شما نشان دهید نفرت، سوء ظن، بدبینی یا ریاکاری، یا میل به بهترین چیزهایی که در پشت درهای بسته انجام می شود. «مشتاقانه برای چیزهایی که در پشت سر گذاشتن بهترین ها انجام می شود.» مارکوس در شناسایی کمبود پاسخگویی دموکراتیک است که توسط سازمان سیا، سازمان امنیت ملی، GCHQ و دیگر لوازم جانبی امنیتی حمایت شده است. در ریشه بسیاری از مشکلات سیاسی فعلی ما است. در بریتانیا سنت برای سیاستمداران یا حداقل برای نوعی سیاستمدار، برای مطالعه «PPE» یا «سیاست، فلسفه و اقتصاد» در آکسفورد یا دانشگاه کمبریج. اما با وجود چنین تحصیلات گرانبهای، استادان سیاسی ما نیمی از درک کلاسیکهای مارکوس را نداشتند، که قابل توجه است چون او در خانه تحصیل کرده است. من آرزو می کنم مارکوس یک حرفه ای در سیاست را فقط برای نشان دادن نمایندگان کنونی ما برای پیگماهای فکری که واقعا آنها را نشان می دهد، در نظر می گیرد. مارکوس همچنین در مورد سطح شخصیتری به ما توصیه می کند. من نمی دانم در مورد پس زمینه او، اما من می توانم مطمئن شوید که او پدر فرزندان نوجوان است! آیا واقعا می تواند خود را حفظ کند؟ ... آنها به سمت آنچه که فکر می کنند برای آنها مناسب است، کشیده می شوند، اما اگر آنها برایشان خوب نیستند، به جای آنکه خود را از دست بدهند، به آنها ثابت می کنند. بر خلاف دیگر خود - نویسندگان کمک نمی کند که ما را در مورد مرگ و میر خودمان به یاد ما بیاورد: \"... فکر می کنید که خود را مرده اید. شما زندگی خود را زندگی کرده اید در حال حاضر آنچه را ترک کرده اید و آن را به درستی زندگی می کنید ... ما باید به یاد داشته باشیم: «... زندگی نکنید، مثل اینکه سالهای بی انتها در مقابل شما بودید. مرگ شما را سرزنش می کند در حالی که شما زنده و قادر هستید، خوب باشید ... و همچنین ... - خستگی و غم و اندوه بیشتر از چیزهایی است که آنها را ایجاد می کند. - چگونه طراوت بیشتری را برای نویسندگان کتاب های کمک کننده خود داشته باشیم؟ مساله اصلی مرگ و میر ما و احساسات منفی ما از خشم و ناامیدی به جای همیشه از این موضوعات پنهان می شود. بنابراین برای پایان دادن به پاراگراف مورد علاقه من از کتاب 10 پاراگراف 5. برای فیزیکدانان و همچنین فلاسفه به پازل: â € œ ... هر آنچه که برای شما اتفاق افتاده است، از آغاز زمان انتظار می رود. رشته های دوقطبی سرنوشت هر دو آنها را با هم جمع می کردند: وجود خود و چیزهایی که برای شما اتفاق می افتد. .. «من به طور معمول کتاب های خودم را خوانده ام. اغلب آنها به نظر می رسد پر از کلیشه های از دوران ویکتوریا از دست داده است. و در این کتاب، که ممکن است بر نوشته های آلن د بوتون ترسیم شده باشد، مارکوس در بسیاری از فلسفه مخلوط می شود و این فقط به ذهن کسی نمی رسد. اما با این کوتاه کار مارکوس، ایتالیایی است و همکارانش گرگوری هیز، این فرمت را تا به امروز آورده اند و منعکس کننده انواع موضوعاتی هستند که همه ما امروز با آن روبرو هستند. کتاب عالی نویسنده ای که - و این بدون اغراق است - سزاوار یک مجسمه است برای او. من فقط می توانم آرزو کنم روزی بتوانم مارکوس را ببینم. در حقیقت، اگر هر کتابی را که در آن قرار دارد، بیرون می آید، چک می کند. اگر او دارای یک عامل مناسب و معقول است، مطمئن باشید که او دارد.
مشاهده لینک اصلی
فکر نکنید در مورد آن هرگز قبل از اینکه یک رتبه پنج ستاره را به یک کتاب که فقط 9٪ خوانده ام، داده ام. با این حال، این کتاب به طرق مختلفی متمایز است و اگر آغاز هر نشانه ای از اندیشه و تفکر نویسندگان باشد، این ارزش این را دارد. من مشتاقانه منتظر خوانش های آینده خود را از این کار پر زرق و برق. به عنوان کتاب مقدس، می توان آن را به هر صفحه باز کرد، و عبور خواهد شد با اکثر مردم در زمان های مختلف در زندگی خود resonate. هر پاساژ به خودی خود ایستاده و وابسته به آن چیزی نیست که پیش از آن بوده است. بنابراین، اگرچه من در بین خواندن دو کتاب دیگر هستم، من این را به صورت تصادفی انتخاب می کنم، چند جمله را می خوانم، و در مورد طرح و شخصیت ها اشتباه نمی کنم. اگر چه این کتاب به شیوه آسان برای فهمیدن نوشته شده است، اما چیزی ساده اما ساده است؛ آن عمیق و پر از عقل است. علاوه بر این، باید آن را به آرامی خواند تا خواننده بتواند کلمات را جذب کند و در مراقبه های اورلیوس لذت ببرد. من تا به حال بخش های برجسته ای را برای یادآوری برخی از آثار انجام داده ام و می دانم که آنها را در طول سال ها بازنویسی می کنم. پس از آن، دوست من استیو اسکندا ادبیات خوب را به دوستان گرمی خود توصیه می کند که من از او صادقانه تشکر می کنم. پریس آیزن اشتاد
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب تأملات
مارکوس اورلیوس امپراتور روم در سال های 121 الی 180 میلادی بوده است
داشتن چنین اندیشه ای در آن زمان نشان از شخصیتی بزرگ و ژرف نگر می دهد
خرید کتاب تأملات
جستجوی کتاب تأملات در گودریدز
يك روز داشتم كتاب رو توى شلوغى اتوبوس مى خوندم. و به اين فرازهاش رسيده بودم كه:
لوسيلا، وروس را به خاك سپرد، سپس نوبت خودش فرا رسيد. سكوندا، ماكسيموس را دفن كرد و آن گاه نوبت خودش شد. اپيتينكانوس، ديوتيموس را تا دم مرگ مشايعت كرد و بعد از چندى خود نيز جان سپرد... كجايند آن مردان هوشمند، آن مردان بصير، آن مردان پرشكوه؟ همگى مدت هاست كه از دنيا رفته اند... به سنگ نبشته هاى گورها بينديش: «آخرين فرد خاندانش». اجدادش چه رنج هايى را بر خود هموار كرده بودند تا وارثى داشته باشند، ولى سر انجام كسى بايد آخرين نفر مى بود و با مرگ او خاندانى از ميان رفته است.
و این قدر به این نهیب ها ادامه داد که حال و هواى روزهايى كه توى قبرستان قدم مى زدم و نوشته هاى سنگ قبرها رو مى خوندم و به محتويات فعلى شون فكر مى كردم، توى سرم زنده شد. يهو اين فكر به سرم افتاد كه اين همه آدم كه دور من راه ميرن و حرف ميزنن و عرقریزان دنبال زندگی شونن، هر كارى هم بكنن هر چى هم بشه، صد سال ديگه محتويات قبرستان ها رو تشكيل ميدن، و خود من هم مثل همه. از اتوبوس پياده شدم، توى پياده ى روى شلوغ راه رفتم و فكر كردم: من دارم بين زامبى ها حركت مى كنم، بين مرده هاى متحرك، و فقط يه فكر نبود، یه احساس زنده و شفاف بود. ماركوس اورليوس براى يه خواننده ش بعد از دو هزار سال يه شهود ترتيب داده بود.
اين حال شهود-مانند به مدت سه چهار دقيقه ادامه داشت، تا اين كه به مقصدم رسيدم و از بين جمعيت پياده رو بيرون رفتم، و اون حال هم از بين رفت.
مشاهده لینک اصلی
از منظر تاریخی، آشنایی با عقاید یک امپراتور رومی برام جذاب بود. اون هم امپراتوری که فیلسوف و اندیشمند بوده و دوهزار سال پیش زندگی میکرده
کتاب دوازده فصل داره، اورلیوس در هر فصل عقاید خودش رو در قالب سی چهل تا پند و اندرز بیان کرده. محتوای این اندرزها بعضی مواقع بسیار جذاب و تامل برانگیزه و بعضی جاها خسته کننده و تکراری.
بعضی صفحات کتاب حسابی لذت بخش و شیرین بود، بعضی صفحه ها منو غرق فکر کرد، و بعضی صفحه ها خسته کننده بود به طوری که حس میکردم که یه پیرمرد پرحرف داره پشت سر هم نصیحتم میکنه.
از متن کتاب:
«کارت چیست؟ نیکوکاری. ولی چگونه میتوانی بدون مطالعه فیلسوفانه طبیعت جهان و انسان، به انجام دادن این کار موفق شوی؟ »
«چیزهایی که ما را خشمگین میکنند، به اندازه ی خود خشم و عصبانیت به ما زیان نمیرسانند... خشمگین شدن نشانه مردانگی نیست، در عوض مهربانی و آرامش علامت مردانگی و انسانیت است و کسی که به این دو صفت متصف است به شدت از انسان خشمگین و ناراضی نیرومندتر است»
مشاهده لینک اصلی
در بسیاری از راه های مهم، بازتاب های مارکوس اورلیوس (121-180) فلسفۀ فلسفۀ جهان گرامیداشت روحانیت را فاش می کند. این کتاب کوچک به عنوان یک خاطره برای خود در حالی نوشته شده بود که امپراتور در حال جنگ با جنگ در امتداد امپراتوری روم بود و امروز این کتاب به عنوان Meditations شناخته شده است. فیلسوفان رومی به خوبی شناخته نشده یا به عنوان فیلسوف یونانی شناخته نمی شوند مانند افلاطون، ارسطو، اپیکوروس یا زنو استوئیک - و به دلایل ساده: متفکران رومی در درجه اول در نظریه انتزاعی علاقه مند نبودند؛ در عوض، آنها به رفتار اشاره داشتند، یعنی، درک اینکه چگونه در جهان روزمره زندگی می کنند و درک خود را در عمل انجام می دهند؛ هدف این است که زندگی یک فیلسوف معتقد را داشته باشید، شخصیتی با شخصیت بالا و یکپارچگی، برای توسعه قدرت درونی و ذهن آرام و ارزش قوت و آرامش بالاتر از همه چیز باشد. در واقع، برای رسیدن به چنین هدف عالی، رومیان نیاز به تحولات رادیکال، یک بازسازی کامل از زندگی را از طریق آموزش دقیق ذهنی و فیزیکی مانند تبدیل فلز پایه به طلا خالص را درک کرد. و هنگامی که فردی نقش فیلسوف را بر عهده می گیرد، اعمالشان باید کلماتشان را انعکاس دهند - بدون ریاکاری، از شما متشکرم! بنابراین، تعجب آور نیست که رومیان به حفظ و ضمانت دادن ضرب المثل ها و معانی ساده تر احتیاج دارند و استعاره فلسفه را به عنوان دارو برای درمان روح بیمار استفاده می کنند. اکنون، به مارکوس اورلیوس می توانیم قدردانی کنیم که او چگونه حکمت را نه تنها از Stoics (همراه با Seneca و Epictetus، مارکوس یکی از سه رویکرد رومی Stoics در نظر گرفته می شود)، اما او همچنین مایل بود از مدارس اپیکور، افلاطون و ارسطو یاد بگیرد. در جهان گرمی و رومی، بودن مطلق کاملا قابل قبول بود؛ حقیقت بر این بود که چه کسی گفت چه چیزی ما را در ملاحظات چندین تکرار در نظر می گیرد: توسعه انضباطی برای کنترل قضاوت ها و خواسته ها؛ غلبه بر ترس مرگ؛ ارزش یک توانایی برای عقب نشینی به یک زندگی غنی و عمیق ذهنی (ارگان درونی آن)؛ جهان را به عنوان یک تظاهرات الهی به رسمیت شناختن؛ زندگی با توجه به دلیل؛ اجتناب از لوکس و شایستگی. اما تعاریف به غنای غلط و عقلانیت نمی پردازد، خواننده در کلمات واقعی مارکوس پیدا خواهد شد. بنابراین، من با مشاهدات شخصی من همراه با نقل قول از کتاب اول، که در آن مارکوس با ابراز قدردانی از خانواده و معلمان خود را برای بسیاری از درس های خوب که او به عنوان جوانان یاد می گیرد آغاز می شود. در اینجا چهار مورد از موارد مورد علاقه من وجود دارد: @ عدم حضور در مدارس عمومی و داشتن معلمان خوب در منزل @ ---------- پس از تجربه تند و زننده من با رقابت بی نظیر و تدوین مدارس دولتی، من آرزو دارم مارکوس خوشبختی را از تحصیل عالی در منزل داشته باشد. @ نه به دخالت در امور دیگر مردم، و نه آماده بودن برای گوش دادن به دروغگویی. @ ---------- من به معلم نیازی ندارم؛ من در سن نوجوانی خود را به رسمیت شناختم که شایعات عجیب و غریبی از زمان و انرژی است، هر دو شنیدن شایعات و پخش شایعات. من نمی توانم یک نشانه واضح تر از یک پایه، ذهن درشت را از کسی که مایل به شنیدن و تقلب کردن دیگران است را تصور کنم. @ به دقت بخوانید و از درک سطحی یک کتاب لذت ببرید. @ ---------- چقدر درست. خواندن نمی باشد مسابقه برای رسیدن به آخرین صفحه؛ با توجه به جورج لوئیس بورخس که متمرکز شده است، رجوع دقیق کلید باز کردن خود به عقل کتاب است. @ برای همیشه مواظب باشید و خوشحال باشید. @ -------- - من هرگز عجله ندارم زندگی بسیار عجیب و غریب است. برای من، تنها یک راه برای زندگی هر روز وجود دارد: در شادی و آزاد از اضطراب و نگرانی. به یک معنا، تمام تمرینات مارکوس اورلیس این دید ساده از زندگی را تقویت می کند. این بازنگری به عنوان تشویقی برای ایجاد مارکوس اورلیوس بخشی از زندگی شماست. شما ممکن است با همه چیزهایی که او دارید بگوئید موافق نیستید، اما شما مجبورید اعتراف کنید، مارکوس دارای ریش و سر موی بسیار خنک است.
مشاهده لینک اصلی
وقتی یک دانشجوی تازه وارد کالج بودم، در یک خوابگاه زندگی می کردم. هم اتاقی من در تیم فوتبال بود. او چیزهای الهام بخش در هیئت مدیره پوستر بنویسد و آنها را در اتاق ما اغلب بر روی سقف بالای تخت خود آویزان کند تا انگیزه خود را داشته باشد. او مشتاقانه احساسات شگفت انگیزی مانند @ را از دست داد. @ امپراتور روم، مارکوس اورلیوس، پوسترهای انگیزشی را برای الهام ندید. در عوض، او یک مجله نگهداری کرد که در آن افکار خود را درباره چگونگی زندگی خوب جمع آوری کرد. MEDITATIONS این کتاب است. اکثر مردم شنیده اند که مشاوران اورلیس انتظار دارند که بدترین باشند و شما هرگز نا امید نخواهید شد. در حالی که این بخشی از چیزی است که او باید بگوید، جالب ترین آن چیزی نیست که او باید بگوید. در حیرت انگیز ترین، اوئلیس از ما می خواهد که بهترین ها را از خودمان بپرسیم و رفتار دیگران را نادیده بگیریم. MEDITATIONS او یک کار مشاوره انگیزشی است تا ما را در راه اشتباهش به ما القا کند. این یک کتابچه راهنمای کامل برای بزرگسالان بالغ است. این یک راهنمای برای زندگی یک زندگی پرطرفدار و متفکر است: به نظر میرسد که یک خدا اعلام کرد که شما فردا یا روز بعد میمیرید. به جز اینکه شما یک بزدل کامل بودید نمی توانستید سر و صدایی در مورد آن روز بچرخانید - چه اختلافاتی ممکن بود؟ اکنون متوجه میشوید که تفاوت بین سالها از امروز و فردا به همان اندازه کوچک است. @ Book IV (Greg Hays trans، کتابخانه مدرن) یا: @ هر دقیقه لحظهای مانند یک رومن - مثل یک مرد - در انجام آنچه که در مقابل شماست دقیق و جدی جدی، ملایم، دلسوز، با عدالت. و در آزاد خود را از حواس پرتی. بله، شما می توانید - اگر همه چیز را انجام می دهید، همانطور که آخرین چیزی بود که در زندگی خود انجام می دادید و از بی هدف بودن جلوگیری می کردید، اجازه ندهید احساسات شما بر خلاف آنچه که ذهن شما به شما می گوید متوقف شود، منافع، خودمحکوم و تحریک پذیر را متوقف کنید. شما می بینید که چند مورد برای انجام یک زندگی رضایت بخش و احترام دارید؟ اگر شما می توانید این کار را مدیریت کنید، این همه حتی خدایان می توانند از شما بپرسند. @ Book II.and: @ اگر در برخی از لحظات زندگی خود، شما باید هر چیزی بهتر از عدالت، صداقت، کنترل خود، شجاعت - از یک ذهن راضی هستم که موفق شدم که شما را قادر به انجام معقولانه کنید و از پذیرفتن آنچه که فراتر از کنترل آن است - راضی باشید - اگر چیزی را بهتر از آن پیدا کنید، آن را بدون هیچ گونه رزرواسیون در نظر بگیرید - باید یک چیز خارق العاده باشد - و از آن لذت ببرید. @ Book II این افکار از قدرتمند ترین مرد جهان آمده است؛ مردی که قدرت شخصی او بسیار بیش از قدرت شخصی هر رییس جمهور آمریکا است که ما درک آن را دشوار می دانیم، آن را بیشتر چشمگیر می کند. اورلیا به طور مداوم می نویسد که قدرت از فروتنی، خود سرکوب و طنز خوب نسبت به دیگران می آید. او به ما می آموزد که آنچه را که نمی توانیم کنترل کنیم و به آنچه که ما می دانیم بپذیریم. مشاوره خوب، در واقع.
مشاهده لینک اصلی
مارکوس اورلیوس باید یک خواننده پرکار باشد. او مطمئنا یک یادداشتبردار پرکار بود، زیرا این تفکرها مطمئنا یادداشتهای تحصیلی او بود (پس از آنکه او فیلسوفی از 12 سالگی بود). من در حال حاضر سیستم نشر را نمی دانم، اما پانوشت ها و مراجع دقیق کجاست؟ مارکور اورلیوس کاملا یک مرد عاقل و معشوق است و حداقل او عاقل و معشوق است. او مطمئن است که آن را به عنوان خسته کننده خواننده نگران است. هیچ راهی بهتر برای ایجاد کتابهای عقلانی کتابهایتان نیست. من البته ضروری است (البته توجه داشته باشید که امتیاز من بالا است). این کتاب تقریبا در هر صفحه ای قابل تقسیم است و خوب است که در حال حاضر و پس از آن غوطه ور شود، شما احتمالا یک افسانه ای خواهید یافت که تنها در هر لحظه فقط خلق می کند. و به همین دلیل است که کتاب کلاسیک و خیلی دوست داشتنی است. نمیتوانید آن را به عنوان یک محقق بخوانید، شما مانند این بازنگری خواهید شد. همانطور که پیشتر گفتم - او مانند عقل سنین است. Aargh :) نه این همه بد است - این مثل خواندن یادداشت های بی عیب و نقص قدیمی است پس از او به شما تمام زندگی خود را به شما موعظه کرده است. خوب است که من هم یک جنجالی هستم تمام مشکلات خیالی است. بله. [یا شاید ساده تر بود که Stoic در حالی که سنگسار بود: امپراتور یک کاربر ترویج بدنام بود، شروع هر روز، حتی در حالی که در مبارزات نظامی، با افتادن یک قطعه از چیزهای حل شده در فنجان صبحانه شراب خود را. ]
مشاهده لینک اصلی
مارکوس مشاوره عاقلانه در مورد استفاده از اینترنت، به ویژه سایت های شبکه های اجتماعی، می دهد: «... زیرا بیشتر آنچه که ما می گوییم و انجام می دهیم ضروری نیست. اگر می توانید آن را از بین ببرید، زمان و آرامش بیشتری خواهید داشت. در هر لحظه از خود بپرسید آیا این ضروری است؟ او نظرات خود را در مورد بدترین نوع حرفه ای مدرن به اشتراک می گذارد. او از لابیگران حمایت نمی کند و به درستی نگران نفوذ خود در روند قانونی است. ما باید کلمات خود را مورد توجه قرار دهیم: \"تا زمانی که قانون امن باشد، شهری و شهروندی است\". او در مورد مدیران روابط عمومی می گوید: \"... می گویم آنچه که شما فکر نمی کنید - تعریف absurdityâ € | او مدرن دفتر پویا را درک می کند، به یاد خود: â € œ ... نه به طور مداوم به مردم بگویید که من بیش از حد مشغول هستند، مگر اینکه من واقعا هستم. به همین ترتیب، همیشه نمی توانم مسئولیت های خود را نسبت به افرادی که در اطراف من هستند به علتpressing business @ داری کنم ... @ مارکوس برای سیاستمداران توصیه می کند، که از این کتاب روشن است، او معتقد است غیر قابل اعتماد، غیر منطقی و مستعد خشم است. او بی گناه همه گسل های خود و مشکلات سیستم مدرن انتخابات را محکوم می کند: \"... این باعث می شود که شما اعتماد به نفس خیانت کنید، احساس شرمساری خود را از دست بدهید یا به شما نشان دهید نفرت، سوء ظن، بدبینی یا ریاکاری، یا میل به بهترین چیزهایی که در پشت درهای بسته انجام می شود. «مشتاقانه برای چیزهایی که در پشت سر گذاشتن بهترین ها انجام می شود.» مارکوس در شناسایی کمبود پاسخگویی دموکراتیک است که توسط سازمان سیا، سازمان امنیت ملی، GCHQ و دیگر لوازم جانبی امنیتی حمایت شده است. در ریشه بسیاری از مشکلات سیاسی فعلی ما است. در بریتانیا سنت برای سیاستمداران یا حداقل برای نوعی سیاستمدار، برای مطالعه «PPE» یا «سیاست، فلسفه و اقتصاد» در آکسفورد یا دانشگاه کمبریج. اما با وجود چنین تحصیلات گرانبهای، استادان سیاسی ما نیمی از درک کلاسیکهای مارکوس را نداشتند، که قابل توجه است چون او در خانه تحصیل کرده است. من آرزو می کنم مارکوس یک حرفه ای در سیاست را فقط برای نشان دادن نمایندگان کنونی ما برای پیگماهای فکری که واقعا آنها را نشان می دهد، در نظر می گیرد. مارکوس همچنین در مورد سطح شخصیتری به ما توصیه می کند. من نمی دانم در مورد پس زمینه او، اما من می توانم مطمئن شوید که او پدر فرزندان نوجوان است! آیا واقعا می تواند خود را حفظ کند؟ ... آنها به سمت آنچه که فکر می کنند برای آنها مناسب است، کشیده می شوند، اما اگر آنها برایشان خوب نیستند، به جای آنکه خود را از دست بدهند، به آنها ثابت می کنند. بر خلاف دیگر خود - نویسندگان کمک نمی کند که ما را در مورد مرگ و میر خودمان به یاد ما بیاورد: \"... فکر می کنید که خود را مرده اید. شما زندگی خود را زندگی کرده اید در حال حاضر آنچه را ترک کرده اید و آن را به درستی زندگی می کنید ... ما باید به یاد داشته باشیم: «... زندگی نکنید، مثل اینکه سالهای بی انتها در مقابل شما بودید. مرگ شما را سرزنش می کند در حالی که شما زنده و قادر هستید، خوب باشید ... و همچنین ... - خستگی و غم و اندوه بیشتر از چیزهایی است که آنها را ایجاد می کند. - چگونه طراوت بیشتری را برای نویسندگان کتاب های کمک کننده خود داشته باشیم؟ مساله اصلی مرگ و میر ما و احساسات منفی ما از خشم و ناامیدی به جای همیشه از این موضوعات پنهان می شود. بنابراین برای پایان دادن به پاراگراف مورد علاقه من از کتاب 10 پاراگراف 5. برای فیزیکدانان و همچنین فلاسفه به پازل: â € œ ... هر آنچه که برای شما اتفاق افتاده است، از آغاز زمان انتظار می رود. رشته های دوقطبی سرنوشت هر دو آنها را با هم جمع می کردند: وجود خود و چیزهایی که برای شما اتفاق می افتد. .. «من به طور معمول کتاب های خودم را خوانده ام. اغلب آنها به نظر می رسد پر از کلیشه های از دوران ویکتوریا از دست داده است. و در این کتاب، که ممکن است بر نوشته های آلن د بوتون ترسیم شده باشد، مارکوس در بسیاری از فلسفه مخلوط می شود و این فقط به ذهن کسی نمی رسد. اما با این کوتاه کار مارکوس، ایتالیایی است و همکارانش گرگوری هیز، این فرمت را تا به امروز آورده اند و منعکس کننده انواع موضوعاتی هستند که همه ما امروز با آن روبرو هستند. کتاب عالی نویسنده ای که - و این بدون اغراق است - سزاوار یک مجسمه است برای او. من فقط می توانم آرزو کنم روزی بتوانم مارکوس را ببینم. در حقیقت، اگر هر کتابی را که در آن قرار دارد، بیرون می آید، چک می کند. اگر او دارای یک عامل مناسب و معقول است، مطمئن باشید که او دارد.
مشاهده لینک اصلی
فکر نکنید در مورد آن هرگز قبل از اینکه یک رتبه پنج ستاره را به یک کتاب که فقط 9٪ خوانده ام، داده ام. با این حال، این کتاب به طرق مختلفی متمایز است و اگر آغاز هر نشانه ای از اندیشه و تفکر نویسندگان باشد، این ارزش این را دارد. من مشتاقانه منتظر خوانش های آینده خود را از این کار پر زرق و برق. به عنوان کتاب مقدس، می توان آن را به هر صفحه باز کرد، و عبور خواهد شد با اکثر مردم در زمان های مختلف در زندگی خود resonate. هر پاساژ به خودی خود ایستاده و وابسته به آن چیزی نیست که پیش از آن بوده است. بنابراین، اگرچه من در بین خواندن دو کتاب دیگر هستم، من این را به صورت تصادفی انتخاب می کنم، چند جمله را می خوانم، و در مورد طرح و شخصیت ها اشتباه نمی کنم. اگر چه این کتاب به شیوه آسان برای فهمیدن نوشته شده است، اما چیزی ساده اما ساده است؛ آن عمیق و پر از عقل است. علاوه بر این، باید آن را به آرامی خواند تا خواننده بتواند کلمات را جذب کند و در مراقبه های اورلیوس لذت ببرد. من تا به حال بخش های برجسته ای را برای یادآوری برخی از آثار انجام داده ام و می دانم که آنها را در طول سال ها بازنویسی می کنم. پس از آن، دوست من استیو اسکندا ادبیات خوب را به دوستان گرمی خود توصیه می کند که من از او صادقانه تشکر می کنم. پریس آیزن اشتاد
مشاهده لینک اصلی